جدول جو
جدول جو

معنی سبک سیر - جستجوی لغت در جدول جو

سبک سیر
تندرو، سبک رفتار، چابک، تیزرو، زودگذر
تصویری از سبک سیر
تصویر سبک سیر
فرهنگ فارسی عمید
سبک سیر
(سَ بُ سَ /سِ)
مرادف سبک رکاب. (آنندراج). تندرو. تیزرو: ذروع، اسب و اشتر سبک سیر فراخ گام. (منتهی الارب). فرس ذریع، اسپی سبک سیر. (منتهی الارب) :
کلک سبک سیراوست از پی اصلاح ملک
از حبشه سوی روم تیزرونده نوند.
سوزنی (دیوان، چ شاه حسینی ص 161).
چو بر براق سبک سیر او بگاه نبرد
عنان سبک شود اندر تک و رکاب گران.
سوزنی.
دو سنگ است بالا و زیر آسیا را
گرانسیر زیر و سبک سیر بالا.
خاقانی.
چنین است گردیدن روزگار
سبک سیر و بدعهد و ناپایدار.
سعدی (گلستان).
فیض دم خط چون دم صبح است سبک سیر
از دست مده فصل بهاران لب جو را.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سبک سیر
تندرو، تیزپا، تیزپرواز، تیزرو، سبک رو، سبک پا، سریع السیر
متضاد: کندرو، بطی ء السیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
خودرایی، بی خردی، فرومایگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک سار
تصویر سبک سار
بی خرد، برای مثال دو عاقل را نباشد کین و پیکار / نه دانایی ستیزد با سبک سار (سعدی - ۱۲۹)، خودرای، فرومایه، خوار، بی وقار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک سر
تصویر سبک سر
سبک مغز، سفیه، بی خرد، برای مثال سر مردمی بردباری بود / سبک سر همیشه به خواری بود (فردوسی - ۷/۱۵)، خودرای، فرومایه، پست
فرهنگ فارسی عمید
(سَ بُ سَ)
مخفف سبکسار. بی مغز و بی وقار و کم مایه. (آنندراج). فرومایه. (غیاث). نادان. کم خرد:
برهّام گفت این بد ناهمال
دلیر و سبک سر مرا بود خال.
فردوسی.
کسی را کجا چون تو کهتر بود
ز دشمن بترسد سبک سر بود.
فردوسی.
سر مردمی بردباری بود
سبک سر همیشه بخواری بود.
فردوسی.
جوان هم سبک سر بود خویش کام
سبک سر سبکتر درافتد بدام.
اسدی (گرشاسب نامه).
سپه را چو مهتر سبک سر بود
شکستن گه کین سبک تربود.
اسدی.
سبک سران حسد گر زبون عزم تواند
عجب مدان که شود خس بدست باد اسیر.
اثیر اخسیکتی.
چون عاشق دلتنگ بر روی اصفهان سرگردان وتردامن سبک سر در ایام بهار بهر سوی روان و دوان. (ترجمه محاسن اصفهان ص 12).
بر سبک سر نشاید ایمن بود
که سبک سر بسر درآید زود.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ سَ)
حماقت و فرومایگی. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبک سنگ
تصویر سبک سنگ
کم وزن، بیوقار بی تمکین، بی قیمت بی ازر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک کار
تصویر سبک کار
چست چالاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک سیر
تصویر پاک سیر
آنکه سیرنهای پاک دارد آنکه سیرتهای پسندیده دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک سایه
تصویر سبک سایه
کم بقا بی ثبات زود گذر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبک سر
تصویر سبک سر
ابله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
نمط السّلسلة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
Frivolity, Frivolousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
frivolité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
frivolidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
অসারতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
легкомыслие , легкомысленность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
Leichtsinn, Leichtsinnigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
легковажність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
lekkomyślność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
فضولیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
ความไร้สาระ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
frivolezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
upumbavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
ciddiyetsizlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
軽薄さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
קַלוּת דַּעַת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
경박함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
轻浮 , 轻浮性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
छिछोरापन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
lichtzinnigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
frivolidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سبک سری
تصویر سبک سری
kesembronoan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی